سازمان مجاهدین خلق در حافظه تاریخی ایرانیان یادآور ترور، خشونت، جنایت، خیانت و... است. این فرقه از همان سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، خود را مفتخر بهعنوان «منافقین» دید!
روزنامه ایران: سازمان مجاهدین خلق در حافظه تاریخی ایرانیان یادآور ترور، خشونت، جنایت، خیانت و... است. این فرقه از همان سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، خود را مفتخر بهعنوان «منافقین» دید! اعضای رده بالای سازمان – از جمله شخص مسعود رجوی – در زندان شاه، به جای مقاومت، همکاری با ساواک را ترجیح دادند.این گروه به محض پیروزی انقلاب اسلامی، علناً به سهمخواهی از انقلاب پرداختند. اولین نمودهای عینی این سهمخواهی در بهمن ماه 1357 پدیدار شد؛ جایی که منافقین خواستار محافظت از امام خمینی (ره) شدند و تنها خود را در این رابطه محق دانستند. گرچه این درخواست از سوی کمیته استقبال رد شد اما گروهک نفاق کوشید با بهرهگیری از شرایط انقلاب، به تجهیز نظامی خود اقدام کند.خرداد 1360، فرقه منافقین که از بهمن 57 بارها در جامعه تنش ایجاد کرده بود، به طور علنی در برابر نظام و مردم ایستاد؛ آنها با صدور اعلامیهای رسماً علیه جمهوری اسلامی اعلان جنگ کردند. تنها چند روز بعد، جنایت بزرگ فرقه در مقر حزب جمهوری اسلامی، دهها تن از مسئولان کشور را طعمه انفجار بمب کرد. این تازه آغاز مسیر دشمنی علنی منافقین با نظام بود.
در اوایل مرداد 60، وقتی مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر (رئیسجمهور معزول ایران) به طور مخفیانه از کشور گریخت، به اعضای فرقهاش اینطور وانمود میکرد که بزودی پیروزمندانه به ایران بازخواهند گشت! رؤیایی که هرگز تعبیر نشد.
منافقین در 8 شهریور 60 یک عملیات تروریستی دیگر را در دفتر نخستوزیری اجرا کردند که طی آن رئیسجمهور و نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدند. طی همان سال، گروهی از مسئولان رده بالای نظام، سوژه ترور منافقین بودند. البته در همان سالها، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی، ضربات سختی به بازماندگان فرقه در ایران وارد کردند. البته فرقه رجوی تنها مسئولان را مورد هدف قرار نمیداد؛ مردم نیز سوژه «ترورهای کور» منافقین بودند. به تعبیر یکی از اعضای جداشده منافقین، این تغییر تاکتیک، نشان از ابتذال فرقه و از سر استیصال بود؛ مسعود خدابنده میگوید: «روی آوردن سازمان به بمب گذاشتن در سطل آشغال و کشتن مغازهدار و سرباز و پاسدار نه استراتژی بود و نه تاکتیک؛ از سر استیصال بود.»سازمان مجاهدین خلق در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت ایران، بار دیگر خوی «منافقانه» خود را نشان داد. آنها علاوه بر جاسوسی برای بعثیها و گرا دادن به صدامیان برای کشتار مردم ایران، خود نیز روی هموطنانشان اسلحه کشیدند! با این حال عملیات فروغ جاویدان آخرین نقطه خوشرقصی منافقین بود و تنگه چهارزبر محل دفن همیشگی فرقه رجوی.
از همان سال تا به امروز، فرقه رجوی در گوشهای از دنیا، با چند پیرزن و پیرمرد، برای ادامه حیاتش دست و پا میزند. آنها که در جنگ ایران و عراق، رسماً و علنا خود را به «مزدوران صدام» تبدیل کردند، امروز نیز برای آل سعود و اربابان صهیونیستی خوشرقصی میکنند. میتوان گفت امروز دیگر برای سازمان منافقین نه تاکتیک باقی مانده و نه استراتژی. عضو جداشده منافقین تعبیر جالبی از تکاپوهای بیحاصل فرقه رجوی دارد؛ مسعود خدابنده با اشاره به فعالیتهای سایبری منافقین میگوید: «جیغ و دادهای آنلاین و بازنشر اطلاعات ساختگی موساد و سیا را نمیشود نه استراتژی دانست و نه تاکتیک. فرقه میخواهد به اربابانش بگوید من را فراموش نکنید. من هنوز قابل استفاده هستم!»