علاقمندی کلینتون رئیسجمهور آمریکا به روند صلح به ویژه میان سوریه و اسرائیل، از تابستان ۱۹۹۹ پس از بیش از سه سال انقطاع - یعنی از هنگام جنگ «خوشه های خشم» در سال ۱۹۹۶ - فزونی گرفت. از همین رو کلینتون با بهرهگیری از حضور من در نیویورک برای مشارکت در نشست های مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر ۱۹۹۹، از آلبرایت خواست در دیدارش با من در حاشیه مجمع عمومی مرا برای ملاقات با رئیسجمهور آمریکا به دیدار از واشنگتن دعوت کند.
دیداری که به نوعی، رسمی تلقی و برخلاف ملاقات های پرشمار او با روسا و فرستادگان بین المللی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، در کاخ سفید برگزار می شد. برداشت کلینتون در آن بازه زمانی این بود که او و باراک در یک طول موج مشابه، اشتیاق آن دارند که سوریه را نه تنها نسبت به پایبندی خود به مضمون «امانت رابین»، بلکه نسبت به توافق صلحی بر اساس اصل عقب نشینی کامل در برابر صلح کامل قانع کنند.
ملاقات با کلینتون در کاخ سفید و بر دو صندلی در کنار هم انجام شد. ارزیابی من این بود که زمختی دو صندلی ریاستی و چیدمان آن بدین گونه در کنار هم، با این هدف انجام شده بود که به میهمان، اجازه داده نشود در روش نشستن خود در برابر دوربین آزاد باشد. در حالی که خود آمریکایی ها نمی توانند بدون انداختن ساق پا روی پای دیگر خود، بنشینند. در هر حال دیدارم با کلینتون دوستانه بود. او وقت خود را با پرسش از آب و هوا و سلامتی طرف گفتگویش بر باد نداد، و با ورود مستقیم به اصل موضوع، از واپسین تحولات وضعیت خاورمیانه پرسید، و سپس به اهمیت و ضرورت صلح برای همه طرف ها پرداخت.
کلینتون از روابط خوبش با رئیسجمهور اسد و همچنین باراک، ابراز خرسندی و اضافه کرد، گفتگوهای کارشناسان ارشد میان دکتر ریاض داوودی و ژنرال اوری ساگی، زیر نظر طرف آمریکایی، او را نسبت به پیشبرد مذاکرات تشویق کرده است. کلینتون سپس به مضمون گفتگوی من با همتایم آلبرایت در نیویورک پرداخت، و گفت مشکل سخت فراروی مذاکرات را در موضوع دریاچه طبریه و عقب نشینی تا خط چهار ژوئن ۱۹۶۷ می بیند. آنگاه توضیح داد دل نگرانی اصلی باراک پروژه ساخت جاده پیرامونی دریاچه برای مسابقات اتومبیلرانی است، و اینکه نمی تواند به رأی دهندگان خود بگوید «امانت رابین» که آن را کنار نگذاشته، مانع تکمیل این جاده در دورتادور دریاچه خواهد شد.
کلینتون افزود توافق سال ۱۹۲۳ مسافتی ده متری بین خط بین المللی جولان سوریه و دریاچه طبریه ایجاد می کند و کل دریاچه در اختیار اسرائیلی ها باقی می ماند. کلینتون به گونه ای سخن می گفت که گویی فراموش کرده، امانت رابین در جیب او است، از پافشاری سوریه بر عقبنشینی کامل اسرائیل تا خط چهار ژوئن ۱۹۶۷ خبر ندارد و این را نمی داند که بدون رسیدن سوریه به کرانه دریاچه، عقبنشینی اسرائیل از جولان، از نظر دمشق کامل تلقی نمی شود.
به رئیسجمهور کلینتون گفتم این موضع سوریه درباره امتداد سرزمین جولان تا دریاچه طبریه، جدید نیست. دنیس راس که با بیشتر وزرای خارجه آمریکا از جیمز بیکر تا مادلین آلبرایت کار کرده، بیش از هر کس دیگری این موضع را می داند و در ملاقات سال ۱۹۹۳ در لاذقیه با اسد، موافقت رابین با این خط را به رئیسجمهور سوریه منتقل کرده است. همچنین افزودم راس با کریستوفر وزیر خارجه آمریکا همراه بود هنگامی که رئیسجمهور اسد در روز ۱۹ ژوئیه ۱۹۹۴ در حضور من، بی هیچ ابهامی این دو پرسش را از آنها پرسید: اول، آیا رابین آماده عقبنشینی کامل از جولان تا خط چهار ژوئن ۱۹۶۷ است؟ کریستوفر پاسخ داد: بله. دوم، آیا رابین ادعایی بر سرزمین های جولان در چارچوب خط چهار ژوئن ۱۹۶۷ دارد؟ پاسخ کریستوفر این بود: هیچ ادعایی ندارد.
به رئیسجمهور کلینتون گفتم خط ۱۹۲۳ را سوریه در دستور کار بحث های دو طرف نگذاشت، زیرا افزون بر آنکه خط تحمیلی نهاد قیمومیت بریتانیا و فرانسه بر ساکنان منطقه بوده، کشور اسرائیل در آن تاریخ بر روی نقشه، وجود خارجی نداشته است. آنگاه افزودم چگونه ساکنان جولان می توانند آب را بر کرانه دریاچه، با چشمان خود ببینند اما از آن برای آشامیدن و آب دادن به کاشته ها و دام های خود بهره نگیرند؟ آقای رئیسجمهور، آیا می دانید ده متری که از آن بر اساس خط ۱۹۲۳ می گویید، معادل مسافت میان جایی که ما اینک بر آن نشسته ایم و پنجره های دفتر بیضی شکل است؟ همزمان، پنجره را با انگشت خود نشان دادم. همچنین افزودم: راه ده متری در کرانه شمال شرقی دریاچه طبریه، در واقعیت امر گنجایشی بیش از یک اتومبیل ندارد و اگر یک اتومبیل در آن خراب شود، عبور و مرور باز می ایستد.
نمی خواهم ادعا کنم که سخنان من به اندازه ای گیرا بود که رئیسجمهور کلینتون را به تکان دادن سر خود به نشانه قانع شدن واداشت، با اینکه او چنین کرد. اما تصمیم گیری در باره این موضوع در نهایت با باراک، نخست وزیر اسرائیل بود. دنیس راس هم در این موضوع نقش آفرینی داشت، و هر کس کتاب خاطرات او با نام «صلح گمشده» را بخواند، کاتولیک تر از پاپ بودن او برایش آشکار خواهد شد. به ویژه آنجا که به باراک که بنظر می رسد در لحظه ای از لحظات، علاقمند به عقبنشینی همزمان از جولان و جنوب لبنان بوده است، می گوید: «فراموش نکنید که شما نخست وزیر اسرائیل هستید».
پس از ملاقات با رئیسجمهور کلینتون و پیش از بازگشت به دمشق، گفتگویی مطبوعاتی با خانم لالی ویموث روزنامه نگار برجسته تحریریه مجله آمریکایی نیوزویک، انجام دادم. در این گفتگو بر موضع سوریه درباره اهمیت عقبنشینی کامل تا خط چهار ژوئن تأکید، و داستان وارن کریستوفر و دو پرسش اسد از او درباره این موضوع را تکرار کردم. چند هفته پس از انتشار این گفتگو در مجله و توزیع آن در سراسر جهان، منتظر واکنش اسرائیل ماندم، اما هیچ تکذیب رسمی ای از سوی آنها نسبت به گفته هایم انجام نشد.
هنگامی که نهادهای قیمومیت بریتانیا و فرانسه خطوط «سایکس پیکو» را پس از جنگ جهانی نخست بر روی نقشه می کشیدند، طرف بریتانیایی کوشید مساحت اختصاص یافته به فلسطین را با فشار رهبران جنبش صهیونیستی بزرگ تر کرده، و منابع آبی را تنها برای فلسطین بگذارد. فشار صهیونیست ها از باورشان به این موضوع بر می خاست که کشور در شرف تاسیس آنها بر سرزمین فلسطین، خواهد بود. از همین جا داستان غیر منطقی ده متر ساخته و پرداخته شد. روشن است که این موضوع با فشار بریتانیا که در مشرق عربی از فرانسه قوی تر بود، انجام شد. اما نهاد قیمومیت بریتانیا نمی توانست با سرنوشت ساکنان عرب جولان که با ساکنان الجلیل و فلسطین از بافتاری یکپارچه برخوردار بودند، بازی و دوری آنها را از آب تحمیل کند. از این رو با عقبگرد از موضع پیشین خود، توافق سال ۱۹۲۶ را با نام معاهده حسن همجواری، امضاء کرد تا ساکنان جولان را خشنود ساخته، به خواسته اشان در بهره گیری از آب دریاچه پاسخ مثبت دهد و بدین سان آنها را از اندیشیدن به نیت های خشمگینانه [علیه بریتانیا] دور کند.
به جای متن سخنرانی خود در افتتاحیه مذاکرات، نکاتی چند را در پرواز به مقصد واشنگتن، به قلم آوردم. با پافشاری طرف آمریکایی، توافق شده بود که دو طرف سوری و اسرائیلی هیچ یک سخنرانی نخواهند داشت. شاید از آنرو که نمی خواستند تجربه مادرید - ۱۹۹۱ و درگیری کلامی میان من و رئیس هیأت اسرائیلی را تکرار کنند. با این حال از باب احتیاط، از بثینه شعبان خواستم نوشته ام را به انگلیسی ترجمه کند، شاید باراک آهنگ آن کرد که در افتتاحیه نشست سخنرانی کند.