با افزایش جمعیت و سرعت گرفتن پیشرفت صنعتی در جهان مشکلات زیستمحیطی و تغییرات اقلیم به یکی از دغدغههای اصلی جهان امروز مبدل شده است.
193کشور جهان در سال 1992 در کنفرانس سازمان ملل متحد در زمینه محیط زیست و توسعه با موضوع توسعه پایدار (بهعنوان اجلاس زمین) در خصوص همکاری گسترده جهت چیره شدن بر مشکلات زیستمحیطی زمین موافقت و بعد از جلسات سالانه در سال 2015 با 17 هدف اصلی توسعه پایدار تحت عنوان 2030 موافقت کردند. هر چند متأسفانه کلمه 2030 در کشورمان توسط معدودی بد نام شده است اما آنچه در اهداف راهبردی آن قید شده بسیار بیشتر از نکتهای است که آن معدود سعی در استخراج ایراد در آن دارند.
با این مقدمه وارد اصل مطلب شویم. اکنون بلااستثنا در کشورهایی از جهان که دولتها بر اساس وجهی از دموکراسی انتخاب میشوند در زمان انتخابات کاندیداها برای جلب نظر مخاطبان نخبه و مرجع سعی بر ورود به مقوله مسائل و مشکلات زیستمحیطی دارند و اعلام نظر در این گونه موارد را از دست نمیدهند، هر چند که ممکن است در عمل به وعدهها عمل نمایند یا ننمایند.
نخبگان جامعه (الیتیس ها) همیشه گرایش شدیدی بهسمت کاندیدای طرفدار و پایبند به ارتقای شرایط زیستمحیطی دارند که لزوماً منطبق با خروجی انتخاب اکثریت مردم نیست و این یکی از اشکالات دموکراسی است که با همه مزیتهایی که دارد خطر چیره شدن و بر کرسی نشاندن پوپولیستها (عوامگراها) را نیز دارد. کاندیداها نیز بر اساس تحلیل خود از گرایش و برتری رأی آوری، از خود موضعگیری نشان میدهند. قول پرداخت مستقیم پول به مردم و دادن مسکن از طرف دولت و شعارهای کلی و مبهم دادن از خصایص دیدگاههای پوپولیستی است و قول ایجاد اشتغال و ایجاد شرایط سرمایهگذاری و تعامل با سایر کشورهای جهان و ارتقای شرایط زیست محیطی و زیربنایی از خصوصیات الیتیست هاست. تحقق شعارهای پوپولیستی معمولاً آنی است ولی در مجموع جامعه به سمت فقیر شدن پیش میرود اما تحقق شعارهای الیتیستی بلند مدت و تدریجی است ولی ثمره آن درازمدت، پایدار و ارتقادهنده سطح زندگی است. برتری یکی از این دیدگاه ها بر دیگری با سطح آگاهی عامه مردم کاملاً ارتباط دارد اما با قدرت اقتصادی کشورها لزوماً ارتباط تنگاتنگی ندارد. منظورم این است که ممکن است در کشورهای پیشرفته و ثروتمند نیز پوپولیستها حاکم شوند. پوپولیستها معمولاً مشکلات زیستمحیطی را جدی نمیگیرند زیرا اخذ نتیجه از سرمایهگذاری در این بخش به فوریت عاید نمیشود و عوام آن را احساس نمیکنند و اگر بر آنها نیز جنبهای از مشکلات زیست محیطی ثابت شود سعی میکنند با راه حلهای باز هم پوپولیستی از آن عبور کنند مانند مشکل آلودگی هوای تهران که چندین سال پیش رخ داد و دولت وقت با به پرواز درآوردن چند هواپیما و خالی کردن چند بشکه آب سعی در ایجاد آرامش در اذهان داشت، به رغم اینکه از نظر تخصصی اثرش صفر پیشبینی شده بود و بجز هزینهای که روی دست ملت گذاشت هیچ اثر دیگری نداشت یا خروج ترامپ از معاهده محیط زیست پاریس را میتوان مثال زد که رئیسجمهوری پوپولیست در یک کشور پیشرفته چگونه با خروج خود از معاهدات بینالمللی و حیاتی برای کرهزمین، حرکت جامعه جهانی را به سمت آیندهای بهتر دچار اختلال نمود. باید توجه داشت که عملکرد دولتها همیشه در این قالبهای خشک تعریف شده ممکن است قرار نگیرند بلکه بردار مجموعه حرکتی آنهاست که سبب اطلاق پوپولیست یا الیتیست به آنها میشود.
مردم کشور ما در دوران پس از انقلاب تجربه هر دو نگاه را در دولتهای منتخب داشتهاند و شاید در این دوره انتظار بر این باشد که با توجه به دستاوردهای هر دو نگاه دست به انتخاب درست بزنند. از زاویه این نگاه، دولت روحانی با قبول نقاط ضعفی که ممکن است داشته باشد در دسته نخبه گرایان (الیتیست) قرار میگیرد زیرا به رغم مشکلات فراوان مالی و تحریمی، به مسائل تخصصی و زیستمحیطی توجه ویژه داشته و حرکتهای پوپولیستی در این دولت کمتر مشاهده شده است. توجه و به رسمیت شناختن حقابه زیستمحیطی تالابها و رودخانهها، بخشی کردن مدیریت منابع آب، اجرای طرح آماک برای کنترل و استفاده از فلرهای نفتی، گازی کردن سوخت نیروگاهها، سرمایهگذاری در بخش کنترل پسابهای ورودی به رودخانهها، تخصیص بودجه و اجرای طرحهای کنترل کانونهای ریزگرد در استانهای درگیر با مسأله و... همه از نکات مثبتی است که دولت هشت ساله روحانی را در عمل بهسمت یک دولت نخبهگرا سوق میدهد.
با توجه به اینکه دهه پیش رو برای کشورمان از بابت مسائل زیستمحیطی بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود لذا بسیار مهم است که دیدگاه های کاندیداهای این دوره از ریاست جمهوری به روشنی استخراج شوند. اکنون بسیار مهم است که کاندیداهای مطرح و خواست های نظرات وخواست های قلبی خود را در موارد مشکلات زیست محیطی کشور مانند آلودگی هوای شهرهای بزرگ، مسائل مرتبط با ریزگردها، مشکل پسابهای شهری و کشاورزی برای رودخانهها و آب های زیرزمینی، فرو نشست زمین در دشتهای مهم کشور، دستاندازی به منابع طبیعی و بستر رودخانهها، مسأله از بین بردن جنگلها، مسأله آلودگی ناشی از صنایع و تأسیسات استخراج نفت، حرکت به سمت انرژیهای پاک و سایر وجوه زیست محیطی روشن نمایند و چگونگی رسیدن و حصول نتیجه مطلوب در دولت خویش را بیان نمایند.
جواب به این نکات برای حرکت و انگیزه دادن به قشر نخبه برای ورود به عرصه انتخابات و حرکت آنان بهسمت تهییج عموم به سوی صندوقهای رأی و انتخاب بهتر و صحیحتر بسیار با اهمیت است و مطمئن باشید آیندگان نیز از ثمرات یک انتخاب درست و نخبهگرا بهرهمند خواهند شد.