حذف مجوز امنیتی اقدامی کاملاً نمادین بود، زیرا داشتن چنین مجوزی به این معنا نبود که برنان یا هر فرد دیگری میتواند براحتی وارد سیا شود و از هر موضوع مورد علاقهاش سردرآورد. چنین فردی لازم بود اولاً «ضرورت آگاهی» از یک موضوع خاص را اثبات کند و ثانیاً هر سند واقعاً مهمی فقط باید در بخش ویژهای که در داخل سازمان سیا برای این کار در نظر گرفته شده بود، خوانده میشد.
کلی گفت به خاطر موضوع مجوزهای امنیتی با ترامپ وارد بحث شده است، این اولین رویارویی او با ترامپ نبود اما ظاهراً این بار از موارد قبلی شدیدتر بوده است. کلی به ترامپ گفته بود: این کار «زیبنده رئیس جمهوری نیست» که البته حق هم داشت. کلی به من گفت که از نظر او «چنین تصمیمی یک کار نیکسونی است» که باز هم حق با او بود و کاملاً درست میگفت (ریچارد نیکسون رئیس جمهوری اسبق امریکا بود که به خاطر رسوایی واترگیت در دهه 1970 مجبور شد از سمت خود کنارهگیری و کاخ سفید را ترک کند).
کلی از من پرسید: «آیا تا به حال چنین رئیس جمهوری داشتهایم؟» با اطمینان پاسخ منفی دادم. من فکر میکردم اشکال برنان این بوده که سازمان سیا را سیاسی کرده بود اما ترامپ با رویکرد سیاسی آشکاری که با دست گذاشتن روی مجوزهای امنیتی، علیه او اتخاذ کرد بر این خطای او سرپوش گذاشت. اگر مجوزهای امنیتی بیشتری لغو میشدند، اوضاع بدتر میشد. کلی با این نظر من موافق بود.
کلی در طول آنچه تا بدین جا هم یک بحث احساسی برای هر دو نفر ما بود، عکس پسرش را به من نشان داد که در سال 2010 در جنگ افغانستان کشته شده بود و فضا را احساسیتر کرد. ترامپ صبح همان روز به کلی گفته بود: «تو بیشتر از همه زجر کشیدهای.» از آنجایی که ترامپ در آن دوران سعی میکرد جنگهای افغانستان و عراق را کم اهمیت نشان دهد به نظر میرسید قصد او از گفتن این حرف این بوده که پسر کلی بیهدف کشته شده است. کلی گفت «ترامپ اهمیتی نمیدهد که چه اتفاقی برای این بچهها میافتد. او میگوید برای حمله به ونزوئلا نیز سخت نمیگیرد.»
در این مکالمه دونفره، من تقریباً سکوت کرده بودم و کلی عمدتاً با لحنی ناامیدانه از اتفاقات دولت ترامپ میگفت و در میان صحبتهایش شاید موارد اندکی بود که با او موافق نبودم. نمیدانستم با این وضعیت ترامپ چطور ممکن است در انتخابات 2020 شرکت کند؛ اگرچه او همین چند هفته قبل تأکید کرده بود در این انتخابات شرکت میکند. وقتی دفتر کلی را ترک کردم درباره صحبت هایم با او به کسی چیزی نگفتم.
شاید این اتفاق در طول تاریخ ریاست جمهوری در امریکا منحصربه فرد باشد، اما حضور یا نبود ترامپ در مراسم تدفین و ترحیم شخصیتهای سرشناس نیز جنجال برانگیز شده بود. خودداری ترامپ از شرکت در چنین برنامه هایی، از مراسم تدفین باربارا بوش (همسر بوش پدر و مادر بوش پسر) در آوریل 2018 شروع شد و ترامپ مهمترین مقام غایب در این مراسم بود (هر چند که چهار رئیس جمهوری قبلی امریکا و بانوی اول حضور داشتند).
ترامپ همین شیوه را اواخر ماه اوت و در برخورد با مراسم تدفین سناتور جان مک کین نیز تکرار کرد. کلی جلسه هفتگی کارکنان کاخ سفید را در روز 27 اوت با این جمله آغاز کرد که «امروز در موقعیت بدی قرار گرفته ام. زیرا همچنان با ترامپ درباره نیمه افراشته کردن پرچم امریکا هنگام فوت شخصیتهای مهم و اینکه چه کسی در چه مراسمی شرکت کند، اختلاف نظر داریم.» البته خانواده مک کین هم نمیخواستند ترامپ را در هیچ یک از مراسم خود ببینند، بنابراین، این احساس دو طرفه بود./ ایران