گویشهای گوناگون یک زبان ایرانی هستند که آن را «زبان ایرانی نخستین» میگویند. به انواع هر گویش، لهجه میگویند. برای مثال گویش فارسی دارای لهجههای تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی، گویش گیلکی دارای لهجههای رشتی، لاهیجانی، رودسری و آستانهای، گویش کردی دارای لهجههای مهابادی، سنندجی، کرمانشاهی و ایلامی است.
گویشها از نظر آوایی، واژگانی و دستوری با هم تفاوتهای بسیاری دارند و فهم آنها نیاز به آموزش دارد، ولی لهجههای هر گویش معمولا تنها تفاوتهای آوایی و واژگانی دارند و فهم آنها نیاز به آموزش چندانی ندارد. مثلاً یک نفر اصفهانی با یک تهرانی یا شیرازی به راحتی میتواند هم صحبت شود، ولی همین فرد اصفهانی وقتی با گویش گیلکی یا مازندرانی و یا بلوچی روبرو می شود، اگر نخواهد از فارسی که برای آنان زبان میانجی به شمار میآید استفاده کند، دچار مشکل میشود.
اشتباهی که خیلیها میکنند این است که گویشهای موجود ایرانی را گویشهای زبان فارسی میدانند؛ در صورتی که گویشهای ایرانی شاخههایی از زبان فارسی نیستند. گویشهای ایرانی و زبانفارسی هر دو از یک زبان واحد که همان زبان ایرانی نخستین است، جدا شده اند. بنابراین این اشتباه است که «گویشهای زبان فارسی» بگوییم؛ یعنی اگر ما یک زبان ایرانی نخستین را در نظر بگیریم، آن گاه زبان فارسی در کنار گویشها قرار میگیرد، نه این که گویشها از زبان فارسی جدا شده باشند.
تصور کنید چندین هزار سال پیش وقتی آریاییها از روسیه به سوی جنوب سرازیر شدند بخشی به هند و بخشی به ایران آمدند. آنهایی که به ایران آمدند، در آغاز زبان واحدی داشتند که همان زبان ایرانی نخستین است، بعدها به شاخههای گوناگونی تقسیم شد. یکی از این شاخهها زبانفارسی است و سایر گویشهای ایرانی شاخههای دیگر این زبان واحد هستند. بنابراین نباید گویشهای ایرانی را شاخهای از زبان فارسی بدانیم.
کردی یک گویش ایرانی است و ترکی یکی از زبانهایی است که در ایران به کار میرود؛ چون از زبان مادری دیگری است. گویشهای ایرانی از نظر آوایی، واژگانی و ساختاری استقلال دارند ولی چون همراه با زبان فارسی (گویش فارسی) از زبان مادری واحدی جدا شده اند، مسلما شباهتهایی با هم دارند.
---