داستان این سریال در دهه ۲۰ هجری شمسی میگذرد که ایران درگیر جنگ جهانی، قحطی، اشغال و... بود. روایت این مجموعه در سیر داستانی خود به مسائل سیاسی آن روزگار، زندگی و فرهنگ مردم و بخصوص طبقه روشنفکر و نخبه میپردازد و در این میان از عنصر عشق و سرخوردگی عاطفی برای جذابتر کردن قصه سریال استفاده میکند. سریال همچنین تصویری از بخشی از روشنفکران جامعه در آن روزگار ارائه میدهد که منافع فردی را به منافع کشور ترجیح میدهند و همین موضوع انتقادهای بسیاری را به همراه داشت. در داستان سریال بیننده شاهد روند فاصله گرفتن منصور ادیبان، شخصیت اصلی سریال از آرمانهایش است. او که روزنامه نگاری تحصیلکرده و روشنفکر با ایدههای مهم و شعار آزادی خواهی و استقلال است؛ در نهایت نماینده مجلس میشود و با همراهی با انگلیسیها وارد بازیهای سیاسی ضد منافع کشور میشود و از اعتقاداتش فاصله بسیاری میگیرد. این نگاه سریال که همزمان با شروع کار مجلس ششم بود، بازتابهای منفی بسیاری پیدا کرد. در این سریال علاوه بر علی مصفا و لیلا حاتمی، محمدرضا شریفی نیا، سیروس گرجستانی، فرهاد اصلانی، صبا کمالی، قطبالدین صادقی، فاطمه نوری، حسام نواب صفوی، رضا کیانیان و... بازی میکردند.
لیلا حاتمی در مصاحبهای درباره حضورش در کیف انگلیسی گفته است: «داستان کیف انگلیسی را خیلی دوست داشتم و به نظرم قوی میآمد. اما نتیجه اش، آنطور که میخواستم نشد... موقع پخش سریال، واقعاً حالم بد میشد و ناراحت بودم. اما آدمهایی هم بودند که میگفتند در این سریال بینظیر بودی و این خود یک احساس دوگانهای را در من به وجود میآورد... آن نقش تاریخی بود و خب آدمهایی که در زمان دیگری زندگی میکنند، تجربه آن مقطع تاریخی را ندارند. البته آدمهای اهل تاریخ میتوانند شناختی از همه دورانها داشته باشند، ولی این در مورد من صدق نمیکرد و به آن بخش تاریخیاش تسلط نداشتم و همین مرا مضطرب میکرد. البته از مدتها قبل از شروع سعی کردم به جایش با خانمهایی که آن مقطع تاریخی را خوب میشناختند و فاصله کمی از نظر سنی با آن زمان داشتند، معاشرت کنم. بخصوص اینکه درباره آن مقطع اروپا هم باید اطلاعاتی کسب میکردم، چون مستانه در اروپا هم بود. البته حتماً آدم با مطالعه و تحقیق به اطلاعات موردنظر میرسد، ولی آن گونه تسلطی که آدم خودش حس کند که در آن مقطع زندگی کرده، وجود ندارد. نقش این شکلی همیشه به آن راحتی که آدم فکر میکند، نیست.»ضیاالدین دری کارگردان این سریال درباره مخالفان سریال در مصاحبهای گفته است: «عدهای در مجلس بودند و عده دیگری از اینها در مطبوعات. سریال کیف انگلیسی از تلویزیون پخش میشد که مجلس ششم راه افتاد. گفتند قهرمان داستان میخواهد تلویحاً به مردم بگوید این کسانی که در خارج از ایران درس خواندند و آمدند، انگلیسی هستند. در حالی که من این فیلمنامه را در دلم برای امام خمینی(ره) و دکتر علی شریعتی نوشته بودم. دلیلش این بود که شریعتی میگفت زیر هیچ قرارداد استعماری امضای روحانیت نیست. حداقلش این است که آنها به این سادگی امضا نمیدهند. من گفتم: تم فیلم من این است، مردم وقتی رأی میدهند و آن نماینده مجلس یا رئیسجمهوری یا حتی نخستوزیر منبعث از انتخابات مردم میخواهد چه کار کند. مردم به منتخبشان میگویند که ما زندگیمان را به تو داریم میبخشیم، دست تو میدهیم و اعتماد داریم میکنیم. این اعتماد ملی است اگر تو مردش نیستی که این شغل را بپذیری، قبول نکن. تم کیف انگلیسی این بود؛ آدم آزادی خواه میآید و میرود در سیاست، فکر میکند میتواند بازی کند، نمیداند که حضورش مشروط به علاقه یک دختر است که پدرش نفوذ دارد.»