روزنامه ایران: فلذا نمیتوان هدف اصلی قطر را سرمایهگذاری زودبازده دانست. اگرهم اهداف اقتصادی برای این کشور کوچک متصور باشیم، قطعاً اهدافی بلندمدت است. تماشاچیانی که از ملیتهای مختلف امروز برای تماشای جام به این کشور آمدهاند مبلغین خوبی برای توسعه صنعت گردشگری قطر خواهند بود.
قطر بیش و پیش از اینکه بهدنبال کسب درآمد باشد بهدنبال هویتیابی در داخل و خارج از مرزهای خویش است، البته کسب ثروت و سرمایه برای هیچ کشوری هیچ حد و غایتی ندارد. کشورها حتی اگر از دغدغههای معیشتی هم رها شده باشند بهدنبال توسعهاند و اگر از توسعه نیز عبور کرده باشند سرمایه را برای قدرت میخواهند. مازاد سرمایه از جایی به بعد تبدیل به قدرت میشود. البته این سکه روی دیگری هم دارد. کشوری که جمعیت اندکی دارد و گاز میفروشد و دارای مازاد سرمایه است و نمیداند پولهایش را چه کار کند، سرمایه مازادش مورد طمع شرکتهای بزرگ پروژه بگیر است. شرکتهای بزرگ برای این سرمایه مازاد نقشه میکشند تا بای نحو کان این مازاد سرمایه را نصیب خود کنند. فلذا کشور دارای مازاد سرمایه را هدف مصرف کالاها و خدمات خود میکنند. این نحوه هزینه کرد سرمایه شاید ظواهر توسعه را به ارمغان بیاورد ولی مانع از این میشود که مازاد سرمایه تبدیل به قدرت شود.
غرضم این نیست که بگویم قطر بهعنوان یک کشور به ظاهر توسعه یافته واجد قدرت نیست، قطعاً این کشور نیز سودای قدرت دارد و بهدنبال جایی برای خود در معادلات بینالمللی است. اما آیا قدرتهای دنیا براحتی اجازه میدهند هر کشوری مازاد سرمایه خود را مبدل به قدرت کند؟ مواضع سیاسی اخیر قطر و همسویی اش با ایران را از این حیث میتوان تحلیل کرد. قطر با این حجم از توسعه و رفاه و مازاد سرمایه همچنان نیازمند متحدین منطقهای است. بگذریم؛ قطر یک کشور چند ملیتی است. اولین جملهام در برخورد با مهاجرین قطری این پرسش است؛ (وِر آی یو فرام؟) و پاسخها اینهاست؛ فیلیپین، نپال، هند، سریلانکا، اوگاندا، کنیا، اتیوپی، بنگلادش و.... زبان رسمی قطر اگرچه در قانون و روی کاغذ عربی است ولی در واقع همه افراد این کشور با لهجههای خاص خود به انگلیسی سخن میگویند. حال در ایام جام جهانی این فضای چندملیتی و متکثر فرهنگی به اوج خود رسیده است. دوحه در این ایام میزبان جشنوارهای رنگارنگ و متنوع با حضور ملتهای مختلف جهان است و باید برای میزبانی از آدمهای مختلفی از فرهنگهای مختلف تدارکات گستردهای دیده باشد.
شنیدهاید که میزبان شدن قطر برای جام جهانی 2022 حاشیههایی داشته است و بسیاری از کشورها بنا به دلایلی مانند آب و هوای قطر، مسائل حقوق بشری مانند بدرفتاری با کارگران مهاجر یا مخالفت قطر با همجنسگرایی با این میزبانی مخالف بودهاند. برخی نیز قطر را برای کسب حق میزبانی متهم به تقلب و رشوه کردند. گذشته از همه این حواشی مهمترین پرسش برای من قبل از سفر این بود که آیا قطر واقعاً زیرساختهای لازم را برای میزبانی این رویداد بزرگ که میتوان گفت بزرگترین رویداد تاریخ قطر است، دارد؟ مهمترین مسأله غیر از برگزاری مسابقات و مدیریت استادیومها، مسأله حملونقل است. استفاده از مترو و تراموا و اتوبوس در این ایام برای تماشاچیان با نشان دادن هیاکارت (ویزای ویژه جام جهانی) رایگان است، گرچه مأموران قطری در این باره سخت نمیگیرند و بدون نشان دادن آن هم میتوان از حملونقل عمومی رایگان استفاده کرد. در بدو ورود به همه میهمانان اپراتور Vodafone و ooredoo سیم کارتهای رایگان با حجم نامحدود ارائه میکنند که البته مدت زمان آن دو روزه است و باید برای تمدید اشتراک آن پول پرداخت کرد، بجز ازدحام صفهای ورود به مترو پس از بازیها که البته توسط مأموران مترو مدیریت میشوند تا ازدحام و فشردگی جمعیت ایجاد نشود مشکل دیگری در زمینه حملونقل وجود ندارد. مسافران میتوانند همچنین از تاکسی اینترنتی uber استفاده کنند. به نظر میرسد بیشترین تمرکز قطریها بر مدیریت حمل و نقل، کنترل استادیومها و برگزاری مسابقات به نحو احسن است و در زمینه مسائلی مانند معرفی جاذبههای فرهنگی و طبیعی و گردشگری دچار ضعف در تبلیغ و اطلاعرسانی اند. البته شاید نیازی هم برای این کار ندیدهاند چون مسافران به مدد اینترنت پرسرعت هتلها و سیم کارتهای خود مکانهای تفریحی و دیدنی را پیدا میکنند. قطر بهعنوان اولین کشور اسلامی تا به اینجا و در این 5 روز آغاز جام، توانسته میزبانی آبرومند باشد. کشوری که در این روزهای پاییزی، آب و هوای بسیار مطبوعی دارد تا به این ترتیب قطریها در بهترین زمان ممکن جام جهانی را برگزار کنند.
انتهای پیام/