متن یادداشت لعیا جنیدی منتشره در سایت معاونت حقوقی رئیس جمهوری به شرح زیر است:
تشکیل و استمرار اجتماع بشری، نیازمند تدوین و تصویب یک «قانون اساسی» به عنوان میثاقِ سیاسی - حقوقی میان شهروندان و حکومت مبتنی بر اراده عمومی و حاکمیت ملّی است. این قانونِ ساختارساز و نظمآفرین از یک سو ترسیم کننده ساختارها و نهادهای سیاسی و تنظیم کننده روابط میان آنها (قانون اساسیِ ساختارگرا) و ازسوی دیگر، تضمین کننده حقوق و آزادی های بنیادینِ شهروندان است (قانون اساسی هنجارگرا). به بیان بهتر، قانون اساسی از یک سو به مهار و توزیع عادلانه قدرت عمومی و تقسیم آن میان قوای سهگانه (مقننه، مجریّه و قضائیّه) و تعیین وظایف و کارکردهای هر یک از نهادهای اساسی میپردازد و ازسوی دیگر، به تضمین عادلانه حقوق شهروندان و یا به تعبیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «حقوق ملّت» اقدام مینماید.
بر این اساس، قانون اساسی را باید قانون توزیع و تنظیم عادلانه قدرت عمومی و تضمین عادلانه حقوق شهروندی نامید. در پرتو همین منشور حقوقی است که قدرت عمومی در مسیر درست خویش هدایت شده و در خدمت شهروندان قرار گرفته و زمینه سوءاستفاده از آن از بین میرود. در واقع، «حاکمیت قانون اساسی» لازمه پایدارسازی حکمرانی و تحقق «حکمرانی خوب» است. بر پایه همین رویکرد به حکمرانی و در راستای استقرار عدالت اجتماعی و تشکیل حکومتی مبتنی بر اصول حکومت جمهوری و آموزه های اسلامی بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی با رأی ملّت به تصویب رسید تا به عنوان عالیترین سند حقوقی، همواره محور سیاستگذاری حقوقی و راهنمای سیاستگذاران حقوقی باشد.
آنچه در این میان مهم است، تضمین حقها و آزادیهای بنیادین و پاسداری از حقوق شهروندی (حقوق ملّت) است. در حقیقت، «حقوق ملّت» را باید گرانیگاه و قلب قانون اساسی دانست. تبلور این حقوق بنیادین در قانون اساسیِ هر جامعه ای، نشانه بارز تجلی «حکمرانی کرامتمدار» و «زماممداری حقمدار» است. در همین چارچوب، قانون اساسی مأموریت بزرگ تضمین حق ها و آزادی های بنیادین بشری را بر عهده دارد: حق هایی مانند حق حیات، حق امنیت شخصی، حق بر احترام به کرامت انسانی، حق بر حریم خصوصی، حق رهایی از شکنجه و آزار، حق دسترسی به عدالت، حق بر دادرسی عادلانه و رفتار منصفانه، حق آزادی فکر و عقیده، حق آزادی مذهب، حق آزادی بیان، حق تشکیل انجمنهای سیاسی و اجتماعی، حق بر اعتراض مدنی، حق آموزش، حق بر سلامت، حق بر بهرهمندی از مسکن مناسب، حق بر کار، حق بر رفاه و تأمین اجتماعی، حق بر غذا، حق بر آب، حق بر بهرهمندی از محیط زیست سالم و پاک، حق بر تعیین سرنوشت، حق بر صلح، حق بر توسعه پایدار، حق بر مشارکت سیاسی و اجتماعی، حقوق کودکان، حقوق اقلیّتها، حقوق ناتوانان ذهنی و جسمی، حقوق بیماران، حقوق آسیبدیدگان، حقوق بومیان، حقوق پناهندگان، حقوق آوارگان و ...، از جمله مهمترین حقها و آزادی های بشری هستند که در قانون اساسی هر جامعه ای باید تضمین و حمایت شوند.
تنظیم فصل سومِ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با عنوان «حقوق ملّت» گامی مهم در راستای «اساسی سازی» همین حقه ا و آزادی های بنیادین بوده است. در حقیقت، اساسی سازیِ این حقها و آزادی ها بیانگر جایگاه برتر و ارزش حقوقیِ بالای آنها در نظم حقوقی است. بدین معنا که حقه ا و آزادی های بنیادین شهروندی، در شمار هنجارهای حقوقیِ برتر و عالی قرار دارند. از اینرو، قوای سه گانه و تمامی دستگاه ها و نهادها باید در مسیر تضمین و رعایت این حقوق و توسعه آنها گام بردارند. تصویب «منشور حقوق شهروندی»، به عنوان میثاق حقوقیِ دولت و شهروندان در راستای ایفای تعهد حقوقی به اجرای حقوق و آزادی های موضوع فصل سوم قانون اساسی بوده است. بدان امید که با اجرای موثر آن، گامی مهم در راستای «زمامداری خوب» و «حکمرانی کرامتمدار» برداشته شود.
در آستانه چهلمین سالگرد تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جا دارد که یک بار دیگر بر اهمیتِ «حاکمیّت قانون اساسی» بر تمامی امور و ضرورت پایبندی به همه اصول آن در زمان سیاستگذاری حقوقی تأکید شود. نیز زمان آن رسیده است که جایگاه ماهوی برتر حقوق و آزادی های بنیادین مقرر در قانون اساسی شناسایی شود؛ زیرا تنها این امر قانون اساسی را پیام آور صلح و دوستی می سازد و آزادی و عدالت اجتماعی را به عنوان قطب نمای توسعه حقوقی و نقشه راه آن ترسیم می نماید.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که حاوی تهمت یا افترا باشد در سایت منتشر نخواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبز با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
پر بازدیدها
آخرین اخبار
نظرات