به گزارش ایران آنلاین، کاهش ارزش ریال یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران است که رفاه مردم را به جد تحدید کرده و تهدید اساسی برای آینده اقتصاد، در صورت علاج نشدن آن است. البته به زعم خبرگان، این موضوع در صورت اراده دولت و عبور از تله تعارض منافع مسئولان قابل حل است. کاهش ارزش پول ملی به قدری مشهود، ملموس و آزاردهنده است که نیازی به اثبات و استدالال نیست.
اینکه مردم برای تأمین نیازهای اولیه خود مخصوصاً طی یک دهه گذشته مدام در حال دویدن هستند و شوربختانه درآمد آنها کفاف هزینههای جاری را نمیکند و اینکه چند سال قبل با فلان تومان میشد فلان کارهای قابل قبول را انجام داد ولی با همان پول الان هیچکاری، دقیقاً هیچکاری نمیتوان انجام داد، یعنی پول ملی ارزشی ندارد و مقصر اصلی آن نیز تحقیقاً ناکارآمدیهایی است که از سفره نرخ تسعیر ارز میخورند، بنابراین باید رقیب جدی برای ریال بتراشند. طبعاً مقصد چنین مسیری، بیبهره کردن یک ملت از بدیهیات زندگی به نفع یک گروه کوچکتر است که حتی حاضر به زیر و رو کردن یک جامعه هستند چه آنکه به گفته خانم «نائومی کلاین» نویسنده کتاب «دکترین شوک، ظهور سرمایهداری فاجعه»، «جفری ساکس» علاقه داشت این هشدار «جان مینارد کینز» را نقل کند که «برای زیر و رو کردن یک جامعه، راهی زیرکانهتر و مطمئنتر از ضایعکردن پول کشور وجود ندارد. این روند همه نیروهای پنهان قانون اقتصاد را در جهت تخریب به کار میگیرد.» بنابراین برای جلوگیری از زیر و رو شدن جامعه، راهی جز تقویت ارزش پول ملی وجود ندارد. اما الزامات این مهم و راههای کاهش تسلط دلار چیست؟ برای پاسخ به این سؤالات با چند نفر از کارشناسان به گفتگو نشستهایم.
محمد خوشچهره، اقتصاددان و نماینده ادوار مجلس بر این باور است فعلاً تا رسیدن به خودکفایی کامل به ارز خارجی وابستگی داریم و ابزار این مبادله هم معمولاً ارز یا تهاتر کالاست که در مورد کشور ما نفت مطرح است، پس بدون، چون و چرا وابستگی اقتصاد به ارز وجود دارد. اما در مورد میزان وابستگی به شیوه جای بحث دارد. ابتدا اینکه وابستگی اقتصاد به دلار مطرح میشود که این قضیه بهخاطر سلطه و شیطنت امریکاست و در واقع ضعف نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری کشورهایی بودند که نه تنها تلاش نکردند کاهش دهند، بلکه برعکس به شدت از نظر دلار وابستهتر هم شدند که از اینجا به بعد انحراف و جهل و غفلت در برخی مدیریتهای ارزی و پولی کشور بعد از جنگ مطرح است و بخشی نیز بلاشک جریان سازمان یافته نفوذی القای افکار است که توانسته به خورد بسیاری از رؤسای بانک مرکزی و تصمیمگیران به صورت غیرمستقیم بدهد که وابستگی بالا برود.»
وی میافزاید: «۳۰ سال پیش در برخی رسانهها بحث دلار و وابستگی به آن و اینکه شیشه عمر امریکا یعنی دلار اگر ضربه بخورد اقتصاد این کشور به شدت آسیبپذیر میشود، صحبت کردم. اما از آنجایی که امریکا بر این امر واقف است جلوی این ضربات را میگیرد. ولی در عمل این شکنندگی روز به روز در حال افزایش است و صحبتی که ۳۰ سال پیش گفتم متأسفانه با قوت در حال پیش رفتن است. جدیداً عدهای صحبت از کاهش وابستگی به دلار میکنند. من حتی همان موقع اشاره کردم که از اولویت ذخایر ارزی کشور از دلار کنده شود حتی به سمت یورو و طلا برود که بعد صحبت از آن شد که وابستگی به دلار بدین صورت است که امریکا با ابزار سلطه پیش میرود که یکی از ابزارهایش بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی و... است و متعاقباً برخیگردانندگان اوپک هم گوش به فرمان امریکا هستند، بنابراین خرید و فروش نفت را با دلار تنظیم کردند.»
تأکید بر ضربه زدن دلار؟
این استاد علم اقتصاد تأکید میکند: «در مرکز امریکاشناسی هم در مورد ضربه زدن به دلار اشاره کردیم، اما از آن موقع دلار نه تنها ضربه نخورد، بلکه روز به روز مقدستر شد. حالا تأکید بر ضربه زدن داریم؟ در بحثهای آکادمیک و دانشگاهی استدلال کردیم که سهم امریکا از تولید ناخالص ملی در دنیا زیر ۱۸ درصد است زمانی بعد از جنگ حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص دست امریکا بود و حالا این عدد به شدت پایین آمده است. ارزش پول ملی هر کشور به توان و ظرفیت تولید مربوط میشود پس امریکا که الان ۶۰ درصد تجارت جهانی را در اختیار دارد و با دلار هم صورت میگیرد به ۵۰ درصد تبدیل شده است. این قضیه بیاعتباری پول این کشور را نشان میدهد، چراکه توان تولیدش ۱۸ درصد است. اگر کشورهای مختلف به این تبدیل دلار هجوم ببرند امریکا سقوط میکند، اما از طرفی هم امریکا این اجازه را نمیدهد و هم خیلی از کشورها میدانند اگر به تبدیل دلار هجوم ببرند ضربات شدیدتری میخورند و مجبورند غیر مستقیم از دلار حمایت کنند.» وی ادامه میدهد: «نکته مهم دیگر این است که چه کسی با چه تفکراتی نه تنها این کاهش را در دستور کار قرار نداده است، بلکه افزایش هم داده است؟ مثلاً در مورد نفت. مقام معظم رهبری در سال ۷۴ به دولت وقت فرمان دادند که تبیین سیاستهای بلندمدت بدون اتکا به نفت را داشته باشیم. در این اشاره دولت وقت جلساتی با وزرا و برخی دانشگاهیان برگزار کرد که بنده نیز در آن جلسه حضور داشتم. از آن زمان بهجای کاهش وابستگی روند افزایشی پیدا کرد و هر دولتی که بعد از جنگ روی کار آمد نه تنها به کاهش وابستگی کشور و پول ملی و غیر نفت نینجامید، بلکه رکورد دولت قبلی را هم زد. الان هم با اینکه از اقتصاد مقاومتی و کاهش وابستگی و خام فروشی صحبت میشود، اما افزایش بیشتر هم شده است. حالا باید به دنبال این رفت که چرا به جای اینکه کاهش وابستگی خام فروشی نفت باشد روند افزایشی است؟ و شبیه این در دلار هم هست. وابستگی به دلار شدیدتر شده است.»
خوش چهره توضیح میدهد: «در دوره نهم یا دهم ۲ میلیارد دلار را در امریکا به عنوان سهام به خورد رئیسجمهور دادند و در نهایت پول بلوکه شد و در دادگاه امریکا حکم بر برداشت آن پول توسط امریکا صادر شد. حالا سؤال این است چرا این حجم بالا از دلار را در امریکا به اسم سهام گذاشتهاید؟ اینها جریاناتی است که عقبه اطلاعاتی، استراتژی و هوشیاری لازم دارد. باید تحقیق شود که از چه سالی وابستگیها بیشتر شده و به جای اینکه ذخایر را تعدیل کنند آیا کم کردند یا خیر؟ شرایط طوری است که دلار به تابو تبدیل شده است و گمان میکنند همه مسائل به دلار وابسته است درحالیکه اینطور نیست. مسکن و زمین به دلار و برجام ارتباطی ندارد. مگر سیمان و آهن وارداتی است که قیمت مسکن این اندازه بالا میرود؟ در یک جریان سازمان یافته که حتماً به سرویسهای جاسوسی برمیگردد، کاری کردند که این وابستگیها هم از نظر روانی و هم تصمیمگیری به شدت بالا میرود. دلیلی ندارد این اندازه اقتصاد ما به دلار وابسته باشد. بیهیچ روی یک اراده قوی وجود دارد و جهل، غفلت و وادادگی برخی مسئولان ما از بعد از جنگ به بعد داشتیم، این اتفاق افتاده است.»
وابستگی اقتصادی به دلار وجود ندارد
همچنین کمال سیدعلی اقتصاددان در خصوص ساز وکار کاهش وابستگی اقتصاد به دلار به «جوان» میگوید: «ما اصلاً به دلار وابستگی اقتصادی نداریم و معاملات ما با دلار انجام نمیشوند، اما از آنجایی که در بودجه ما و یکسری مسائل مکتوب از نام دلار استفاده میکنیم اینگونه است. بنابراین این حرف که بخواهیم سهممان از دلار را کاهش دهیم درست نیست. ما با درهم، یورو، دینار عراق و یوآن چین مبادله انجام میدهیم. قیمت دلار که افزایش یابد یورو و یوآن نیز افزایش مییابد، چراکه ارزش ریال است که روز به روز تضعیف میشود. اگر تورم کنترل شود قیمت ارز میتواند به ثبات برسد. وقتی همه چیز گران میشود ارزها نیز گران میشوند.»
سیدعلی با بیان اینکه با کنترل نقدینگی میتوان تورم را کنترل کرد، تصریح میکند: «کنترل نقدینگی با فروش نفت بیشتر محقق میشود. اگر توافقهایی مثل برجام صورت گیرد و بانکها برای نقل و انتقالات امکان بیشتری داشته باشند، قیمت ارز میتواند کنترل شود.» وی درباره امکان دستیابی دولت به توافقهای منطقهای خاطرنشان میکند: «باید از دولت بپرسیم که چقدر عزم خود را جزم کرده است تا تنشهای منطقهای خود را کاهش دهد. هرگونه پیشبینی در خصوص کاهش قیمت ارز به تصمیمات دولت برای تفاهمهای منطقهای، افزایش فروش نفت، تفاهم و قراردادها با چین از طرفی دیگر تعاملات با اروپا و غرب بستگی دارد. فعلاً به نظر میرسد در رابطه با برجام قدمهایی در حال طی شدن است.»
وی در خصوص امکانپذیری تک نرخی شدن ارز، اضافه میکند: «در شرایط فعلی این امکان وجود ندارد، اما میتوانند نرخ فروش ارز را به بازار آزاد نزدیک کنند و هرچه این مقدار نزدیکتر رانت کمتری توزیع میشود، اما این با یکسانسازی نرخ ارز تفاوت دارد.»
تقویت پول ملی در گرو رشد تولید
همچنین مرتضی افقه، تحلیلگر اقتصادی درباره تقویت ارزش ریال در مقابل دلار به «جوان» میگوید: «اصل ارزش پول متکی به تولید ملی است، بنابراین باید تلاش شود تولید ملی افزایش پیدا کند. تولید ملی میتواند دو نیاز را برآورده کند؛ بخشی از نیازهای داخلی را تأمین میکند، بنابراین نیاز به واردات را کم میکند. بخش دیگر، اگر تولید ملی به لحاظ کیفی و هم به لحاظ قیمتی مناسب باشد و قابل رقابت باشد میتواند صادر شود و ارزآوری داشته باشد. این دو مورد یعنی هم بینیازی از ارز و هم ارزآوری ناشی از صادرات به معنای این است که ریال در مقابل ارزهای خارجی با ارزشتر شده است.» وی میافزاید: «بنابراین هرچه نیاز ارزی داشته باشیم و تقاضا برای ارز زیاد باشد ولی صادرات به اندازه کافی نداشته باشیم تا بتوانیم ارز را وارد کنیم ارزش ریال تقویت نمیشود و ما الان در شرایطی هستیم که صادرات به دلیل تحریمها منع شده است. ما قبلاً نفت صادر میکردیم و ارز میآمد و وقتی ارز میآمد قیمت ارز پایین میآمد و کاهش قیمت ارز یعنی افزایش ارزش پول ملی، این دو رابطه معکوس دارند، بنابراین هرچه قیمت ارز بالاتر برود ارزش پول ملی کمتر میشود و بالعکس. بنابراین ریشه قضیه به این برمیگردد که ما تولید ملیمان را هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی تقویت کنیم تا ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی افزایش پیدا کند.»
این استاد دانشگاه در خصوص راهکاری که باید در این زمینه استفاده شود بیان میکند: «در کوتاه مدت باید تا جایی که ممکن است مشکل تحریمها را رفع کند، چون تا زمانی که ورود ارز نداریم قیمت ارز بالاست و ارزش پول ملی افزایش پیدا نمیکند، دولت باید در کوتاه مدت کاری کند، یعنی باید تحریمها را بردارد تا بتوانیم نفت و سایر کالاهایمان را صادر کنیم که ورود ارز افزایش پیدا کند و قیمت ارز خارجی پایین آید تا ارزش پول ملی بالا برود، اما این در کوتاه مدت است.»
ضرورت بازنگری در انتخاب و انتصابها
افقه ادامه میدهد: «باید بتوانیم جز نفت به سمت تولید سایر کالاها برویم، به خصوص کالاهای پیشرفته، هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی، اما برای اینکه در داخل به این هدف برسیم یکسری تحولات ساختاری وسیع میخواهیم هم تحول در نگرشها و بینشها هم تحول در نظام انتخاب و انتصاب که الان براساس ناشایسته سالاری است و باید به نظام شایسته سالاری برگردد تا در یک مدت پنج تا ۱۰ ساله به هدف افزایش تولید ملی برسیم که به تبع آن افزایش ارزش پول ملی را خواهیم داشت.» این استاد دانشگاه تصریح میکند: «ما در مقابل تحریم آسیبپذیر شدیم. متأسفانه در این ۴۰- ۳۰ سال گذشته نتوانستیم موانع تولید را برداریم، در حال حاضر هم شرایطی داریم که در کوتاه مدت چنین اتفاقی نمیافتد، بنابراین در کوتاهمدت باید تحریمها رفع شوند تا مدیران بتوانند در فرصتی آن تحولات ساختاری را که منجر به بهبود کیفی و کمی تولید است در فرایندی انجام دهند (البته به شرطی که بخواهند). اصل آن داخلی است ولی زمان میبرد و به سرعت نمیشود، اما باید به سرعت مشکل تحریم را حل کنیم.» وی خاطرنشان میکند: «به نظرم مشکلات تولید فقط به دولت ربط ندارد. هم مجلس، هم دستگاه قضایی و هم تمام کسانی که در نظام تصمیمگیری هستند، تأثیرگذارند. اگر موانع تولید را نگاه کنیم بخش کمی از آن مربوط به دولت است. درواقع بخشی از آن مربوط به بروکراسی است که به مجلس ربط دارد. بخشی از آن مربوط به دستگاه قضایی است که باید حقوق مالکیت را حفظ کند. اینها مواردی شناخته شده هستند ولی متأسفانه تا به الان همت یا عزمی برای انجامشان وجود نداشته است و همیشه اولویتهای غیر اقتصادی برجستهتر از اولویتهای اقتصادی بودند.»
تقویت بهرهوری؛ لازمه تقویت پول ملی
عطاء بهرامی، تحلیلگر مسائل اقتصادی نیز به «جوان» میگوید: «به طور کلی ارزش پول ملی بهرهوری اقتصاد را نشان میدهد. اگر اقتصاد بهرهور اداره شود پول قدرتمند و اگر نابهرهور باشد پولش ضعیف میشود. یک حالت دیگری داریم که البته شامل اقتصاد ما نمیشود، بلکه در کشورهای عربی و حاشیه خلیج فارس موضوعیت دارد؛ بنابراین کشورهای بسیار کوچک با درآمدهای هنگفت نفتی که دارند پولهای قوی دارند ولی بهرهور نیستند. اگر کویت به اندازه ما جمعیت داشت دیگر نمیتوانست این کار را کند. به همین خاطر آن کشورها به درد ما نمیخورند. اگر بخواهیم اقتصاد کشورمان بهرهور اداره شود باید زمینه شکوفایی آن را فراهم کنیم تا این اقتصاد شکوفا و بهرهور اداره شود. ما توان مهندسی و مدیریت داریم. همچنین ژئوپلتیک عالی و نظام سیاسی قدرتمند هم داریم و اینها میتوانند به بهرهوری در اقتصاد کمک کنند.» وی سپس با طرح این سؤال که چرا ما تا الان بهرهور نبودیم؟ میافزاید: «ما اقتصادمان را با سیاستهای غلط بمباران کردیم، متأسفانه با اقتصاد کاری کردیم که سیگنال قیمت کلاً از بین رفته است. به دلیل اینکه داریم قیمتگذاری میکنیم و سرمایهگذار دیگر نمیداند مزیت در چه چیزی است و در چه چیزی نیست و این باعث میشود خود به خود اقتصاد از حالت تعادل خارج شود. مسئله بعدی، اینکه اقتصاد ما بانک زده است و ما مقرراتزدایی افراطی در بخش پول و در بخش واقعی اقتصاد و کسب و کار داشتیم. وقتی شما میخواهید کاری راه بیندازید شروع نکرده تا دو سال بعد دنبال مجوز، پروانه و... هستید. اما نظام بانکی حاکم مطلق است و قانونی ندارد و بنابراین هیچ کس هم پاسخگو نیست. وقتی در اقتصاد شما بانکها روزی ۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد پول چاپ میکنند طبیعتاً دنبال کار دویدن دیوانگی است و از همین جهت میگویند تولید کننده یا دیوانه است یا عاشق است.»
بهرامی تصریح میکند: «علاوه بر مشکلات ساختاری که در گذشته داشتیم یک مشکل دیگر هم از سال ۹۷ به اقتصاد اضافه کردیم که ویران کرد. این متغیر خاصی که به اقتصاد ما اضافه شده ارزش پول را تضعیف کرده است. یعنی قیمت ریال در حالت عادی ۵۰ هزار تومان نیست ولی نظام چند نرخی ارزی که از سال ۹۷ ایجاد کردیم باعث شده که تورمهای بالاتر از حالت عادی داشته باشیم و پولمان هم بیشتر تضعیف شود و ریالی که الان باید در برابر هر دلار بین ۲۵ تا ۳۰ تومان باشد ۵۰ الی ۶۰ هزار تومان شده است. یعنی دو برابر ضعیفتر شده است. اگر بخواهیم واحد پولی را در کوتاه مدت قدرتمند کنیم باید نظام چند نرخی ارزی سریعاً برچیده شود. نظام چند نرخی ارزی ابزار مقابله با تحریم نیست، بلکه ابزار مؤثرکردن تحریم است.» این تحلیلگر اقتصادی میگوید: «در گام اول باید نظام چند نرخی ارزی برچیده شود و در گام بعدی باید قیمتگذاریها را حذف کنیم و نظام پولی را در خدمت اقتصاد بگیریم و آن را قانونمند و دست و پای مردم را باز کنیم تا در اقتصاد کار کنند. در حال حاضر انرژی ما بسیار مفت تقسیم میشود. نزدیک ۸۰ میلیارد دلار انرژی با قیمت دلار ۱۷۰۰ در صنعت توزیع میشود و خروجی آن برای یک صنعت عقب افتاده و ناکارآمدی مثل فولاد با بهرهوری ناچیز و تکنولوژی خیلی عقب مانده ظاهراً ۱۰۸ هزار میلیارد تومان سود خالص در این صنعت شناسایی شده که این انرژی مفت است.»
وی میافزاید: «خودروسازی که محل تلاقی فناوری و نشانه هایتک و سمبل هر صنعتی است و از همه جا چیزی را درون خودش دارد متأسفانه زیان میدهد، بنابراین یارانه انرژی باید جمع و قیمت گذاری حذف شود، کسب و کار راحت شود و بازار پول را قانونمند کنیم تا اینطوری هرج و مرج در آن نباشد و بانکها حق نداشته باشند یک ریال اضافه برداشت کنند. به دلیل اینکه این کار عین دزدی است. راهکارهای بلندمدتی برای تقویت و ارتقای پول داریم، یعنی پتانسیلهایی داریم که بتوانیم یک پول قوی در یک بازه زمانی بلندمدت داشته باشیم. نزدیک به ۹۰میلیون جمعیت داریم و در جای بسیار مهمی واقع شدیم و از جهت نفت و گاز در دنیا اولیم و از جهت منابع در دنیا جزو چهار، پنج کشور دنیا هستیم. همچنین ژئوکالچر داریم و در منطقه، مرکز دایره جمعیت مسلمان و شیعی هستیم و پل پیروزی نظام چند قطبی آینده هستیم، این بسته پتانسیلها را هیچ کشوری در دنیا ندارد (حتی چین هم ندارد) و از این جهت ایران یک بسته بسیار پر قدرت از امکانات بالقوه دارد.»
جمعبندی
بهنظر میرسد ظرفیتهای لازم برای تقویت ارزش پول ملی در مقابل دلار و همچنین کاهش وابستگی به دلار وجود دارد، اما عملی شدن آن در گرو همت مسئولان و عبور از تله تعارض منافع است که این روزها در ساحتهای مختلف دیده میشود و ادامه این مسیر جز تحدید رفاه مردم چیزی در پی نخواهد داشت.
انتهای پیام/